نردبان امید

نردبان امیدme88.loxblog.com

 

مدیریت یک بحران مالی خانوادگی

نکاتی در خصوص مواجهه با مشکلات اقتصادی در زندگی روزمره

وقوع اتفاقات نامنتظره بخشی از زندگی روزمره همه ما است. بنابراین عقلانی است که قبل از وقوع، درباره آن بیندیشیم و راهکارهای خود را بسنجیم. مهم ترین ویژگی این اتفاقات نامنتظره این است که شما دقیقا نمی دانید چه زمانی قرار است پیش بیایند. اصلی ترین مولفه در حل مشکلات و بحران های پیش آمده، نحوه واکنش شما است.

اگر با مسائل نامنتظره مالی مواجه شدید، نکات زیر را در ذهن خود داشته باشید

تا بهتر از پس بحران بربیایید.

 

1-به عقب برگردید و شرایط را از نو بسنجید

بحران و اتفاق نامنتظره، باعث می شود که تمرکز ما برای حل مساله تا حد بسیار زیادی از دست برود. از بین رفتن تمرکز، کنترل بر امور را مختل می کند و همین امر بحران را شدیدتر می کند. شاید نتوان جلوی برخی از وقایع را گرفت و آنها به گونه ای باشند که از کنترل ما خارج باشند، اما در بسیاری از موارد واکنش نامناسب خود ما است که بحران را شدیدتر و گسترده تر می کند. پس اندکی صبر کنید، آرامش خود را حفظ کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید

2-میزان خسارت مالی شما چقدر بوده است؟

3-اکنون خرج های ضروری شما چیست؟

آیا منابع مالی دیگری دارید که بتواند تا اندازه ای ضررها را جبران کند؟ اگر دارید تا چه اندازه این منابع به حال شما مفیدند؟

سرمایه مالی ای که اکنون در اختیار دارید چقدر است؟

هزینه های جاری شما در گذشته چقدر بوده و اکنون چقدر است؟

این سوالات و سوالاتی از این دست به شما کمک می کند برآورد بهتری از موضوع داشته باشید. با توجه به پاسخی که به این سوالات می دهید، باید تصمیم بگیرید. البته نمی توان به صورت قطعی گفت در این شرایط چه تصمیمی بهتر است. باید همه فاکتورها را لحاظ کرد. شاید بهتر باشد که شما پس انداز خود را به کار گیرید و کسب وکار تازه ای را آغاز کنید و یا شاید برعکس، بهتر باشد که هزینه های جاری خود را کم کرده و شروع به پس انداز پول کنید. این سوالات به شما برنامه ای برای هزینه خواهند داد. شاید بتوانید خودتان بدون کمک خانواده و دوستانتان مشکل را حل کنید و شاید شرایط به گونه ای است که جز با کمک و حمایت آنها نمی توانید راه را ادامه دهید. باید تصمیم خود را بگیرید.

4-اولویت بندی هزینه ها

اجاره خانه، قسط وام و وسایل، هزینه های خوراک و پوشاک و... همه هزینه هایی هستند که ما با آن ها سروکار داریم. نخستین مساله این است که هیچ تعهد هزینه ای جدیدی برای خود نیافرینید. اگر وسیله ای با شرایط بسیار مناسب به فروش می رسد در شرایط فعلی اصلا به صلاح نیست که پس انداز خود را خرج آن کنید. باید تا آن جا که امکان دارد جلوی هزینه های تازه را بگیرید. در خورد و خوراک هم تا آنجا که امکان دارد

5-صرفه جویی کنید.

قبل از رفتن به سوپرمارکت لیست وسایل مورد نیاز خود را بنویسید، مقداری متناسب با همان وسایل پول نقد به همراه خود ببرید و دقیقا مطابق لیست خود خرید کنید. قبوض خود را مرتب کنید. آنهایی را که ضروری هستند و موضع پرداختشان نزدیک است از بقیه جدا کنید.

6-کمک گرفتن از دیگران

در این شرایط شما برای شروع کار جدید و حتی اداره امور روزمره نیازمند کمک هستید. وام های بانکی می توانند در این اوضاع بسیار مفید باشند. کمک خانواده و دوستان را فراموش نکنید. حتما به بازپرداخت وام ها و کمک ها فکر کنید. تا آنجا که امکان دارد برای هزینه های جاری از بقیه قرض نکنید. بلکه قرض از بقیه را به عنوان سرمایه کار خود به کار بیندازید.

7-یادداشت کنید

 

بحران ها و اتفاقات نامنتظره مالی چیزی نیست که یک بار برای همیشه سراغ افراد بیاید. همه ما هر از چند گاهی با چنین بحران هایی مواجه می شویم. این اتفاقات نا منتظره اکثرا شبیه هم هستند. بنابراین سعی کنید از تجربیات خود استفاده کنید. هر بحران مالی اگر به خوبی بررسی شود می تواند نکات بسیار زیادی به شما بیاموزد. برای مثال اگر در طی یک بحران مالی، از دوستانتان قرض خواستید و آنها از کمک کردن به شما به هر دلیلی اجتناب کردند، باید در برنامه ریزی هایتان برای آینده این نکته را مدنظر قرار دهید که مجبورید به تنهایی از پس حل مشکلات مالی خود برآیید. این گونه تاثیرات مخرب بحران را بر زندگی خود تا حد بسیار زیادی کاهش می دهید. علاوه بر این بحران های مالی به شما یاد می دهد در شرایطی که اوضاع مالی مناسبی دارید، باید حتما پس اندازهای خاصی داشته باشید که بتواند به شما کمک کند. اینکه هم اکنون کار مناسب و حقوق مکفی دارید، هیچ تضمینی برای آینده به شما نمی دهد. با خود فکر کنید اگر همین امروز اوضاع برگشت و شرایط دشوار مالی پدید آمد، چگونه می توانید از خود و خانواده تان در برابر اثرات بحران محافظت کنید.

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: جمعه 22 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 کاسه چوبی

پيرمردي ضعيف و رنجور تصميم گرفت با پسر و عروس و نوه ي چهارساله اش زندگي کند. دستان پيرمرد مي لرزيد،چشمانش تار شده بود و گام هايش مردد و لرزان بود. اعضاي خانواده هر شب براي خوردن شام دور هم جمع مي شدند اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را تقريبا برايش مشکل مي ساخت. نخود فرنگي ها از توي قاشقش قل مي خوردند و روي زمين مي ريختند، يا وقتي ليوان را مي گرفت غالبا شير از داخل آن به روي روميزي مي ريخت. پسر و عروسش از آن همه ريخت و پاش کلافه شدند.

 

 

پسر گفت: «بايد فکري براي پدربزرگ کرد. به قدر کافي ريختن شير و غذا خوردن پر سر و صدا و ريختن غذا بر روي زمين را تحمل کرده ام. پس زن و شوهر براي پيرمرد، در گوشه اي از اتاق ميز کوچکي قرار دادند. در آنجا پيرمرد به تنهايي غذايش را مي خورد، در حالي که ساير اعضاي خانواده سر ميز از غذايشان لذت مي بردند و از آنجا که پيرمرد يکي دو ظرف را شکسته بود حالا در کاسه اي چوبي به او غذا مي دادند. 

 

گهگاه آنها چشمشان به پيرمرد مي افتاد و آن وقت متوجه مي شدند هم چنان که در تنهايي غذايش را مي خورد چشمانش پر از اشک است. اما تنها چيزي که اين پسر و عروس به زبان مي آوردند تذکرهاي تند و گزنده اي بود که موقع افتادن چنگال يا ريختن غذا به او مي دادند.

 

اما کودک چهارساله اشان در سکوت شاهد تمام آن رفتارها بود. يک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازي با تکه هاي چوبي ديد که روي زمين ريخته بود. با مهرباني از او پرسيد: «پسرم، داري چي مي سازي؟»

 

پسرک هم با ملايمت جواب داد: «يک کاسه چوبي کوچک، تا وقتي بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدهم.» و بعد لبخندي زد و به کارش ادامه داد.

 

اين سخن کودک آن چنان پدر و مادرش را تکان داد که زبانشان بند آمد و سپس اشک از چشمانشان جاري شد. آن شب مرد جوان دست پدر را گرفت و با مهرباني او را به سمت ميز شام برد.

 

قدرت درک کودکان فوق العاده است. چشمان آنها پيوسته در حال مشاهده، گوشهايشان در حال شنيدن و ذهنشان در حال پردازش پيام هاي دريافت شده است. اگر ببينند که ما صبورانه فضاي شادي را براي خانواده تدارک مي بينيم، اين نگرش را الگوي زندگي شان قرار مي دهند.

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: جمعه 22 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: جمعه 22 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 اگر راه امام را گم کنيم، يا فراموش کنيم،‌ يا عمدا کنار بگذاريم، ملت ايران سيلي خواهد خورد

خلاصه بیانات معظم له عبارتند از  :

منجی آخرالزمان مورد اتفاق همه ادیان ابراهیمی است. اینکه کسی خواهد آمد و جهان را از منجلاب ظلم و جور نجات خواهد داد. در میان ادیان ابراهیمی مورد قبول همگان است. در اسلام ناب این منجی هم مشخص شده است. این انسان بزرگ فوق‌العاده را در همه مذاهب اسلامی به نام "مهدی" می‌شناسند.شاید در بین فرق اسلامی هیچ فرقه‌ای را نتوان سراغ داد که معتقد نباشد که مهدی علیه‌السلام ظهور خواهد کرد و او از ذریه پیغمبر است. حتی نام و کنیه آن حضرت را هم مشخص می‌کنند. خصوصیتی که در اعتقاد شیعه وجود دارد این است که این شخصیت را به صورت مشخص و معین معرفی می کند. او را فرزند امام یازدهم از ائمه اهل بیت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام می‌داند. 

آیا شخصیت امام را می توان تحریف کرد؟

 

آنچه که امروز به شما عرض مي‌کنم تحت عنوان "تحريف امام(ره)" است. تحريف شخصيت امام. آيا شخصيت‌ها هم قابل تحريف هستند؟ معمولاً عنوان تحريف را و اين اصطلاح را درباره تحريف متون به کار مي بريم. آيا شخصيت‌ها را هم مي‌شود تحريف کرد؟ بله. تحريف شخصيت‌ها به اين است که ارکان اصلي شخصيت آن انسان بزرگ يا مجهول بماند يا غلط معنا شود يا به صورت انحرافي و سطحي معني شود. همه اينها برمي‌گردد به تحريف شخصيت.شخصيتي که الگوست، امام و پيشواست و رفتارش براي نسلهاي بعد از خود او راهنما و رهنمود است. اگر تحريف شود زيان بزرگي به وجود خواهد آمد. 

امام (ره)را نباید صرفا به عنوان یک شخصیت محترم تاریخی مورد توجه قرار داد:

امام را نبايد به عنوان صرفاً يک شخصيت محترم تاريخي مورد توجه قرار داد. بعضي اينجور مي‌خواهند.امام يک شخصيت محترمي است در تاريخ اين کشور، روزگاري بود، فعال بود، مفيد بود و بعد هم از ميان جمعيت رفت و روزگار او تمام شد. بعضي مي خواهند امام را اينجور بشناسند و بشناسانند. اين غلط است.
امام مظهر عيني حرکت عظيمي است که ملت ايران آغاز کرد و تاريخ خود را متحول کرد. امام بنيانگذار يک مکتب فکري و سياسي و اجتماعي است. ملت ايران اين مکتب را اين راه را اين نقشه را پذيرفت و در آن مشغول حرکت شد. ادامه اين راه بستگي دارد به اين که اين نقشه راه درست شناخته شود. بدون اينکه امام را درست بشناسيم به معناي شناخت اصول امام، اين نقشه راه شناخته نخواهد شد. بديهي است بحث ما بر مباني فکري امام است. بحث بر سر تصميم‌هاي مقطعي و مربوط به زمان يا مکان نيست. بحث بر سر آن شاکله اصلي تفکر امام بزرگوار ماست. اين را مي خواهيم درست بشناسيم. 
امام البته يک فقيه بزرگ بود؛ هم فقيه بود، يک فقيه برجسته و بزرگ؛ هم فيلسوف بود و هم صاحب نظر در عرفان نظري بود. در اين مسائل بخش‌هاي فني و علمي يک سرآمد به حساب مي آمد لکن شخصيت برجسته امام به هيچکدام از اينها وابسته نيست. بلکه شخصيت اصلي امام در تحقق مضمون آيه وجاهدوا في الله حق جهاده است. امام بزرگوار با داشتند آن زمينه‌هاي برجسته‌ علمي وارد ميدان مجاهدت في سبيل الله شد و اين مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد. و حرکت عظيمي را به وجود آورد، نه فقط در کشور خود بلکه در همه منطقه ما و در همه دنياي اسلام و به يک اعتبار در همه جهان. محصول اين حرکت يک محصول بي نظير بود.

برانداختن حکومت سلطنتي و موروثي و سپردن کار به دست مردم اقدام مهم امام خميني (ره) بود
دو کار بزرگ و بي سابقه در تاريخ کشور ما به وسيله امام تحقق پيدا کرد. يکي برانداختن بناي سلطنت موروثي ظالمانه و غيرعاقلانه؛ که چند هزار سال در کشور ما سابقه داشت؛ اين بناي پوسيده کهنه غلط را که حکومت کشور به دست انسانهايي باشد و به صورت موروثي از کسي به کسي برسد، يا با شمشير و زور نظامي حکومت به دست بيايد، و بعد نسل به نسل از يکي به ديگري به ارث برسد، اين يک سنت غلط و بي منطق در کشور ما بود در طول چند هزار سال. کار اول امام اين بود که اين بناي غلط را برانداخت و کار را به دست مردم کشور سپرد. 
کار بزرگ دومي که امام بزرگوار انجام داد، ايجاد يک حکومت و نظام بر اساس اسلام بود، که اين هم در تاريخ کشور ما بلکه بعد از صدر اسلام در تاريخ کل اسلام بي سابقه بود. اين جهاد بزرگ امام بزرگوار ما يک چنين محصول ارزشمندي داشت و لذا جا دارد واقعا گفته شود که جاهدت في الله حق جهاده. همچناني که در قرآن هست که جاهدوا في الله حق جهاده و همچنان که درباره اولياي دين گفته مي شود، اين مرد بزرگ هم مصداق جاهد في الله حق جهاده است. البته در حاشيه اين صحبت عرض کنم که جهاد اين مرد بزرگ صرفاً جهاد سياسي و اجتماعي يا جهاد فکري نبود، بلکه همراه با همه اين جهادها، جهاد دروني، جهاد با نفس، پايبندي به ارتباط مستمر و دائم با خداي متعال هم بود. اين هم درس است؛ اينجور نيست که اگر ما در ميدان جهاد فکري يا علمي يا جهاد سياسي يا نظامي وارد شديم حق داشته باشيم که از اين بخش از جهاد صرف نظر کنيم. امام بزرگوار اهل خشوع بود، اهل بکاء بود، اهل دعا و توسل و تضرع بود. در همين ماه مبارک شعبان مکرر اين فقره مناجات شعبانيه را در سخنراني خود تکرار مي کرد. اين رفتار او بود، گريه سحرگاهان او، مناجات و دعاي او، ارتباط دائمي او که اين حالت پشتوانه معنوي تداوم و استمرار جهاد اين مرد بزرگ را تشکيل مي داد. اين را هم در حاشيه جهاد في سبيل الله امام بزرگوارمان به ياد داشته باشيم.

در منظومه فکري امام، ضديت با استبداد و استکبار حرف اول را مي‌زند
خب منظومه فکري امام داراي خصوصيات کامل يک "مکتب فکري و اجتماعي و سياسي" است. اولا متکي و مبتني بر يک جهان بيني است که اين جهان بيني عبارت است از توحيد. همه فعاليت او، همه منطق او مبتني بود بر توحيد که زيربناي اصلي همه تفکرات اسلامي است. خصوصيات ديگر اين منظومه فکري که آن را به صورت يک مکتب به معناي واقعي کلمه درمي‌آورد اين است که منظومه فکري امام به روز بود. مسائل مورد ابتلاي جوامع بشري و جامعه ايراني را مطرح مي‌کرد. مخاطبان آن را حس مي‌کردند. در مکتب فکري امام ضديت با استبداد و استکبار حرف اول را مي زند. اين آن چيزي است که ملت ايران هم آن را حس مي کرد و ملت هاي مسلمان ديگر بلکه ملتهاي غيرمسلمان آن را حس کردند؛, براي همين اين دعوت گسترش پيدا کرد.
خصوصيت ديگر اين مکتب فکري آن بود که زنده و پويا و پرتحرک و عملياتي بود. مثل بعضي از انديشه پردازي ها و تئوري سازي هاي روشنفکرانه نبود که در محفل بحث حرفهاي زيبا و قشنگي است اما در ميدان عمل کارآيي ندارد. منطق امام، فکر امام، راه امام، عملياتي بود. قابل تحقق در ميدان عمل بود؛ به همين دليل هم به پيروزي رسيد و پيش رفت. اين حرکت مسير تاريخ کشور ما را عوض کرد. ما ملت ايران ملتي بوديم زيردست، غرقه در بي هدفي و نااميدي. ما ملتي بوديم وابسته که به عمد ما را عقب نگهداشته بودند. هم فکر خود را بر ما تحميل مي کردند. هم فرهنگ خود را. هم منابع اقتصادي ما را مي بردند. و هم کاروان لجن‌زاري از عادت هاي زشت را به سوي کشور ما سرازير مي کردند. ما يک چنين ملتي بوديم. امام ما را تبديل کرد به يک ملت پرانگيزه، پراميد، پرتحرک، ملت داراي هدفهاي بزرگ. امروز ملت ايران پرتحرک است، پرانگيزه است، اميدوار است و به سمت هدفهاي بزرگ روانه است. 

تحريف شخصيت امام تحريف راه امام و منحرف کردن مسير صراط مستقيم ملت ايران است
البته ما با هدفهاي خود هنوز خيلي فاصله داريم اما مهم اين است که در حال حرکتيم، مهم اين است که نيرو و همت پيشرفت در ملت ما وجود دارد. مهم اين است که جوانان ما معتقدند که مي توانند به اين هدفها برسند. مي توانند عدالت اجتماعي را به طور کامل تامين کنند. ميتوانند پيشرفت و ثروت را به اين کشور بياورند. مي توانند ما را به يک کشور پيشرفته و داراي قدرت متناسب با هويت تاريخي خودمان تبديل کنند. اين اميد امروز در کشور ما موج مي‌زند و جوانهاي ما در اين جهت در حرکتند؛ ما از حال تخدير شده بيرون آمديم. از حال خواب آلودگي بيرون آمديم. اين کار را نهضت امام بزرگوار ما و اين مرد بزرگ انجام داده است. اگر ملت ايران بخواهد به آن هدفها برسد، بخواهد اين راه ادامه دهد، بايد راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصيت امام را تحريف کنند. که تحريف شخصيت امام تحريف راه امام و منحرف کردن مسير صراط مستقيم ملت ايران است.

اگر راه امام را گم کنيم، يا فراموش کنيم،‌ يا عمدا به کنار بگذاريم، ملت ايران سيلي خواهد خورد
اگر راه امام را گم کنيم، يا فراموش کنيم،‌ يا خدائي نکرده عمدا به کنار بگذاريم، ملت ايران سيلي خواهد خورد. همه بايد بدانند که هاضمه سيري ناپذير استکبار جهاني چشم از کشورشان برنداشته است. يک کشور بزرگ، و ثروتمند و اقع شده در يک چهارراه حساس جهاني، براي قدرتمندان دغل‌باز عالم خيلي مهم است. اينها دست از طمع خود برنداشتند. چشم برنداشتند، فقط آن وقتي عقب خواهند نشست که شما ملت ايران آنچنان قدرتي پيدا کنيد، آنچنان پيشرفتي پيدا کنيد که اميد آنها قطع شود.

خطر تحريف امام بايد به عنوان هشدار در گوش مسئولان باشد
اينجاست که خطر تحريف امام اهميت مي يابد. اگر شخصيت امام تحريف شد، بد معرفي شد، غلط معرفي شد، همه ي اين خطرات بزرگ متوجه ملت ايران خواهد شد. اينجاست که اين خطر، خطر تحريف امام، به عنوان يک هشدار بايد در گوش مسئولان کشور، صاحب نظران فکري انقلاب، شاگردان قديمي امام، کساني که علاقه به اين راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهيان، حوزويان، اين خطر بايد به چشم همه اينها به عنوان يک هشدار تلقي شود. خب، اين مقدمه عرايض من بود. در زمان حيات امام هم براي تحريف شخصيت امام کار مي شد. از يک طرف دشمن بود، از اول انقلاب سعي کرد در تبليغات جهاني خود امام را به صورت يک انقلابي خشک و خشن از نوع آنچه که در تاريخ انقلاب هاي بزرگ و معروف عالم مانند انقلاب فرانسه و مارکسيتي شوروي و بعضي انقلاب هاي ديگر مي شناسيم معرفي کند. يک انساني که خشک است و خشن است و گره ابروي او باز نمي شود و صرفا نگاه مي کند به مقابله با دشمن و هيچ عاطفه اي و هيچ انعطافي در او نيست معرفي ميکردند. که خب اين غلط بود. امام قاطع بود غيرمتزلزل بود، در تصميم خود انساني بود راسخ، لکن مظهر عاطفه بود. مظهر لطافت و محبت و دلداري و دلدادگي بود. در مقابل خدا و خلق خدا و بخصوص نسبت به قشرهاي مظلوم و مستضعف جامعه. 

راه معرفي شخصيت واقعي امام بازخواني اصول ايشان است
در داخل هم بعضي ندانسته و بعضي هم دانسته تحريف مي کردند. حتي در زمان حيات خود امام. حرفي که به نظرشان پسنديده بود به امام نسبت مي دادند درحالي که ارتباطي به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همين جريان ادامه داشته حتي تا آنجا که بعضي حرفها و اظهارات امام را به صورت يک آدم ليبرال که هيچ قيد و شرطي در رفتار او در زمينه هاي سياسي حتي در زمينه هاي فکري و فرهنگي وجود ندارد معرفي مي کنند. اين هم به شدت غلط و خلاف واقع است. ما اگر بخواهيم شخصيت امام را به معناي واقعي کلمه پيدا کنيم اين راه دارد. اگر ما اين راه را که عرض خواهم کرد رفتيم، مطلب حل خواهد شد والا امروز کساني مي آيند طبق ميل و سليقه خود يک جور امام را معرفي مي کنند. ممکن است در فرداها کسان ديگري بيايند بر طبق سلايق و حوادث ديگري که در دنيا پيش مي آيد مصلحت بدانند امام را جور ديگري معرفي کنند. اين نمي شود. محبوبيت امام در بين مردم يک چيز ماندگار است. اين را نتوانست دشمن از بين ببرد براي همين مسئله تحريف شخصيت، امام نافذ در دلهاي مردمان زيادي در کشور و بيرون از کشور، خطر بزرگي محسوب مي شود. آن راهي که مي تواند مانع از اين تحريف شود، بازخواني اصول امام است.

به مطالب فرعي توجه نشود؛ مهم اصول انديشه هاي امام(ره) است
امام يک اصولي دارد، يک مباني‌اي دارد. اين مباني در طول ده سال دوران حاکميت اسلامي و پيش از آن در طول 15 سال دوران نهضت، در بيانات گوناگون بيان شده است. اصول امام را در اين بيانات مي شود پيدا کرد. اين اصول و خطوط را کنار هم بگذاريم يک شاکله اي از امام بزرگوار تشکيل خواهد شد. شخصيت امام اين است. به هر مطلب فرعي نمي گويم توجه کنيد. زندگي امام مانند همه انسانهاي ديگر فراز و نشيب هايي دارد و حوادثي اتفاق افتاده و هر حادثه اي اقتضائي داشته. مطالب اصولي را عرض ميکنيم آنها که قابل انکار نيست و جزء بينات امام است. در طول سالهاي متمادي چه قبل از تشکيل حکومت و چه در دوران حکومت و چه در دوران جنگ تحميلي و چه قبل و بعدش اين اصول را امام در بيانات خود تکرار کرده است. اين اصول را گزينشي نبايد انتخاب کرد. امروز 5-6 مورد اينها را عرض ميکنم اما همينجا مي گويم ممکن است فقط اينها نباشد. صاحب نظران و افرادي که مي توانند و توانايي دارند بروند دنبال کنند و بيانات امام را نگاه کنند که بحمدالله تدوين شده است. اين اصول را استخراج کنند. من امروز همه اصول را نميتوانم عرض کنم. نميخواهم گزينشي باشد لذا افراد بروند و مواردي را پيدا کنند. اما آنچه امروز عرض مي کنم جزو مسلمات منطق و راه و خط امام است.

اصل اول: اثبات اسلام ناب و نفي اسلام آمريکايي
امام راحل، اسلام ناب را در مقابل اسلام آمريکايي قرار داد
اولين مطللبي که وجود دارد در امام اثبات اسلام ناب محمدي(ص) است. و نفي اسلام آمريکايي است. اما اسلام ناب را در مقابل اسلام آمريکايي قرار داد. اسلام آمريکايي چيست؟ اسلام آمريکايي در زمان ما و در زمان امام و در همه زمانها تا آنجايي که ما مي شناسيم و ممکن است در آينده هم اينطور باشد دو شاخه بيشتر ندارد. يکي اسلام سکولار و ديگري اسلام متحجر. لذا اما با آنها که تفکر سکولاري داشتند يعني دين و جامعه و رفتار اجتماعي انسانها را جداي از اسلام مي خواستند اينها را همواره امام در رديف کساني گذاشت که نگاه متحجرانه به دين داشتند؛ يعني نگاه عقب افتاده غيرقابل فهم براي انسانهاي نوانديش و متعصبانه بر روي مباني غلط. تحجر؛ هر دوي اينها را امام در کنار هم همواره ذکر کرده است. امروز که نگاه مي کنيد مي بينيد هر دونمونه اسلام در دنياي اسلام وجود دارد و هر دو هم مورد حمايت قدرتهاي قلدر دنيا و آمريکاست.

داعش و القاعده مورد حمايت آمريکا و اسرائيل هستند
امروز هم جريان منحرف داعش و القاعده و امثال اينها مورد حمايت آمريکا و اسرائيل هستند و هم بعضي از جريان هاي به نام اسلام و بيگانه از عمل اسلامي و فقه و شريعت اسلامي. اسلام ناب، از نظر امام بزرگوار آن اسلام متکي به کتاب و سنت است که با فکر روشن، با آشنايي با زمان و مکان، با شيوه و متد علمي جا افتاده و تکميل شده در حوزه هاي علميه استنباط مي شود و به دست مي آيد. اينجور نيست که روش استنباط مورد توجه نباشد و هر کسي بتواند قرآن را باز کند و اصول حرکت اجتماعي را استنباط کند. نه اين يک متد و روش دارد. اين روش علمي است. کار شده است؛ کساني هستند که مي توانند اين روش را دنبال کنند؛ اسلام ناب از نظر امام بزرگوار اين است. البته هر کسي که آن متد را بلد هست هم قادر نيست، بايد فکر روشن داشته باشد و آشناي با زمان و مکان باشد و نيازهاي بالفعل جوامع بشري و جوامع اسلامي را بشناسد و نحوه دشمني دشمن را بداند و آنوقت اسلام ناب را مشخص کند و بشناسد و بشناساند.

اسلام داعشي و اسلام چشم دوخته به آمريکا، سر در يک آخور دارند
اسلام آخوندهاي درباري که امام مکرر با اين تعبير اسم مي آوردند، اسلام داعشي،و از آنطرف اسلام بي تفاوت در برابر جنايات صهيونيسم و آمريکا، اسلام چشم دوخته به آمريکا و قدرتهاي بزرگ و اشاره آمريکا، همه سر در يک آخور دارند و در يک جا اينها به هم مي رسند. از نظر امام همه اينها مردودند. 
اسلامي که امام معرفي ميکند در مقابل اينهاست. پيرو امام بايد مرزبندي داشته باشد هم با اسلام متحجر و هم با اسلام سکولار. اسلام ناب را شناسايي کند و دنبال کند. اين يکي از اصول امام است. اين چيزي نيست که امام يکبار گفته باشد. در سرتاسر بيانات امام گسترده است.
يکي ديگر از اصول امام اتکال به کمک الهي، اعتماد به صدق وعده الهي، و نقطه مقابل، بي اعتمادي به قدرتهاي مستکبر و زورگوي جهاني است. اين يکي از اجزاي مکتب امام است. اتکال به قدرت الهي. خداي متعال وعده داده است به مومنين و کساني که اين وعده را باور ندارند در کلام خود خداوند لعن شده است. لعن الله عليهم و...غضب الله عليهم.رهبر معظم انقلاب افزودند: اعتقاد به وعده الهي و صدق وعده الهي از ارکان تفکر امام است که بايد به آن اعتماد و اتکال کرد. نقطه مقابل به دلخوشکنکهاي مستکبران و قدرتهاي جهاني مطلقا نبايد اعتماد کرد. اين در عمل و رفتار و بيانات امام به طور کامل مشهود است. اين اتکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او موجب مي شد که امام بزرگوار در مواضع انقلابي خود صريح باشد. امام با صراحت صحبت ميکرد. آنچه مورد اعتقاد او بود صريح بيان ميکرد چون اتکاي به خدا داشت نه اينکه نميدانست قدرتها عصباني مي شوند. ميدانست اما به نصرت الهي باور داشت.

اصل دوم: اعتقاد به کمک الهي و بي اعتمادي به قدرتهاي جهاني
امام هيچ اعتمادي و هيچ اعتقادي به مستکبرين نداشت
در برابر حوادث دچار رودربايستي نشد. در يکي از نامه‌ها، دو نامه را شايد امام از نامه هاي سران مستکبر دنيا يا وابستگان به مستکبر جواب داد. که پخش شد همان وقت در صداوسيماي جمهوري اسلامي. با صراحت تمام، مطلب را البته مودبانه حرف مي زد. اما مواضع قاطع و روشن خود را در آن نامه ها بيان کرد و اين توکل خود را امام مثل خوني در شريان ملت جاري کرد. ملت هم اهل توکل به خداي متعال شد. به نصرت الهي معتقد شد و در اين راه وارد شد. اين که به مستکبرين، امام هيچ اعتمادي و هيچ اعتقادي نداشت، اين موجب مي شد به وعده هاي آنها اعتنايي نکند. رئيس جمهور آمريکا، ريگان که مقتدر هم بود به امام نامه نوشت و آدم فرستاد ولي امام اعتنا نکرد و وعده او را به هيچ گرفت. در يک مورد ديگر وعده اي درباره پايان جنگ تحميلي يکي از دولتهاي وابسته به آمريکا داده بود، بحث صدها ميليارد يا هزار ميليارد در ميان بود، امام اعتنا و اعتمادي به او نکردند. ما در قضاياي گوناگون جاري خود داريم لمس مي کنيم و مي بينيم که نميشود به وعده مستکبرين اعتماد کرد و به حرفهاي جلسه خصوصيشان نمي توان اعتماد کرد. امام اين را جزو خطوط اصلي خود قرار داد: اعتماد به خدا، بي اعتمادي به مستکبران.
اين البته به معناي قطع رابطه با دنيا نبود، سران کشورها به مناسبت هاي مختلف براي امام پيام تبريک مي فرستادند و امام هم به پيام جواب مي داد. ارتباط اينجوري در حد معمول، مودبانه و محترمانه وجود داشت اما هيچگونه اعتمادي به مستکبران و قلدران و تبعه و دنباله روان آنها وجود نداشت.

اصل سوم: اعتقاد به اراده و نيروي مردمي
اعتقاد به اراده و نيروي مردم و مخالفت با تمرکزهاي دولتي
سوم، اعتقاد به اراده مردم و نيروي مردم. و مخالفت با تمرکزهاي دولتي. اين از جمله خطوط اصلي حرکت امام است. در آن روزها سعي مي شد به خاطر يک برداشت نادرست، همه کارهاي اقتصادي کشور به دولت موکول شود, امام بارها و بارها هشدار مي داد و اين هشدارها منعکس است در بيانات ايشان به طور واضح. که اين مسائل را به مردم بسپاريد. اعتماد به مردم داشت در مسائل اقتصادي و نظامي و... امام پشتيبان ارتش بود از اول، کسي که مانع از انحلال ارتش شد شخص امام بود. با وجود اين نيروي سپاه را به وجود آورد، بعد هم نهاد بسيج را به وجود آورد. حرکت نظامي رايک جريان مردمي قرار داد. در مسائل اقتصادي تکيه به مردم، در مسائل نظامي همينطور، در مسائل سازندگي کشور همينطور که جهاد سازندگي را به راه انداخت. در مسائل تبليغات و بالاتر از همه مسئله انتخابات کشور و آراي مردم در مديريت کشور و تشکيلات نظام سياسي کشور. در تمام طول اين مدت، 10 سال دوران حاکميت امام بزرگوار ماست، از اين 10 سال 8 سال در اين کشور جنگ بود. شهرها بمباران مي شد جبهه ها مشغول جنگ بودند، در اين 10 سال که شايد حدود 10 انتخابات در کشور انجام گرفت، انتخاباتهاي گوناگون يک روز از تاريخ مقرر خودش عقب نيفتاد. در همه مراحل، در تمام شرايط و احوال، امام بزرگوار اصرار داشت که انتخابات در وقت مقرر خود انجام شود. اينکه در برخي کشورها حالت فوق العاده انتخاب مي کنند امام يک روز هم اينکار را نکرد. در روز انتخابات جزء اولين کساني که پاي صندوق راي حاضر مي شد امام بود. اعتقاد به مردم و به معناي حقيقي کلمه احترام براي آراي مردم و افکار مردم و تشخيص مردم.
ممکن بود آنچيزي که مردم انتخاب مي کنند مورد نظر امام در يک موردي هم نباشد اما در عين حال براي آراي مردم احترام قائل بود و آن را محترم و معتبر مي شمرد. امام مردم را ولي نعمت مسئولان معرفي کرد. مکرر امام ذکر کردند که اين مردم ولي نعمت ما هستند. مواردي خود را بعنوان خادم ملت معرفي کرد و گفت بهتر است به من خادم ملت بگويند تا رهبر. اين خيلي حرف بزرگي است. نشان دهنده جايگاه برجسته مردم در نظر امام. مردم هم پاسخ مناسب دادند و در صحنه حضور يافتند. به گزارش تسنيم، رهبر انقلاب افزود: آنجا که انگشت اشاره او بود مردم با جان و دل آنجا حاضر شدند. امام به مردم اعتماد داشت و مردم به امام. امام مردم را دوست داشت و مردم امام را. اين رابطه متقابل امري طبيعي است.

اصل چهارم: حمايت از محرومان و مستضعفان
امام(ره)، نابرابري اقتصادي را باشدت و اشرافي گري را با تلخي رد مي‌کرد
نکته چهارم، در بعد مسائل داخلي کشور، امام طرفدار جدي حمايت از محرومان و مستضعفان بود. نابرابري اقتصادي را امام با شدت و حدت رد مي کرد. اشرافي گري را با تلخي رد مي کرد. به معناي واقعي کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعي بود. اين شايد يکي از پرتکرارترين مطالبي باشد که امام بزرگوار ما در بيانات خود گفته اند و از خطوط روشن و اصول قطعي امام است. طرفداري از مستضعفان. همه بايد تلاش کنند فقر را ريشه کن کنند و محرومان را از محروميت بيرون بياورند و تا آنجايي که در توان کشور است کمک کنند. از آنجهت به مسئولان کشور تذکر مي داد درباره خوي کاخ نشيني. خوي کاخ نشيني را برحذر مي داشت همه را از آن. تاکيد مکرر مي کرد بر اينکه به وفاداري طبقات ضعيف اعتماد کنيد. به گزارش تسنيم، رهبر معظم انقلاب افزودند: امام مکرر ميگفت فقرا و محرومان و کوخ نشينان هستند که صحنه ها را پرکرده اند و اعتراض هم نميکنند و در ميدانهاي خطر حاضر مي شوند. آنها که برخورداري بيشتر داشتند وقت مشکلات اتفاقا آنها بيشتر ابراز نارضايتي مي کردند. وفاداري طبقات متوسط و محروم مردم از نظر امام يک امر برجسته بود و اين را تاکيد ميکرد. بر مصرف درست بيت المال تاکيد مي کرد برپرهيز از اسراف تاکيد ميکرد. اين هم از خطوط اساسي است. طرفداري از محرومان و دوري از خوي اشرافي گري و تجمل گرايي.

اصل پنجم: مخالفت صريح با مستکبران، حمايت از مظلومان
امام با مستکبران سر آشتي نداشت/ واژه "شيطان بزرگ" براي آمريکا يک ابداع عجيب از سوي امام بود
نکته پنجم، در بعد خارجي امام صريحا در جبهه مخالف قلدران بين المللي و مستکبران قرار داشت و هيچ ملاحظه اي نمي کرد. امام در مقابله با قدرتهاي زورگوي عالم، امام در جبهه مظلومان بود. صريح و بدون ملاحظه و بي تقيه اين را بيان ميکرد. طرفدار جدي مظلومان جهان بود. با مستکبران امام سر آشتي نداشت. واژه شيطان بزرگ براي آمريکا يک ابداع عجيبي از سوي امام بود. امتداد معرفتي و عملي اين تعبير شيطان بزرگ خيلي زياد است. وقتي شما يک کسي و دستگاهي را شيطان دانستيد معلوم است که بايد رفتار شما در مقابل او چگونه باشد. بايد احساسات شما نسبت به او چگونه باشد. امام تا روز آخر نسبت به آمريکا همين احساس را داشت. عنوان شيطان بزرگ را هم به کار مي برد و هم از بن دندان اعتقاد به اين قضيه داشت.

مسئله فلسطين از دستور کار نظام جمهوري اسلامي خارج نخواهد شد
در مقابل از اول انقلاب کساني بودند که توجه نمي کردند که آمريکا عقبه تغذيه کننده رژيم طاغوتي است که بوسيله ملت ايران برافتاد. رژيم طاغوت را ملت ايران سرنگون کرد اما آنروز ملتي بودند که با حضور و فعاليت آمريکايي ها در کشور و حتي فعاليت برخي نهادهاي آمريکايي در کشور موافق بودند. اختلاف عمده دولت موقت با امام بزرگوار سر اين قضيه بود. آنها توجه نميکردند که آمريکا تغذيه کننده رژيم طاغوت بود. اگر به او ميدان داده شود و مجال داده شود دوباره مشغول خواهد شد و ضربه خواهد زد و نقاط ضعف را جستجو کرده و از آن وارد خواهد شد. امام اين را مي ديد لذا موضع گيري امام در زمينه مسئله لانه جاسوسي، ناشي از همين نگاه و ديدگاه بود. در دنيا کساني به اين نقطه توجه نکردند و ضربه را خوردند که حالا نمي خواهيم شماتت و ملامت کنيم کساني را اما اين ضربه اي است که خوردند که رژيم هاي مرتجع را ساقط کردند ولي عقبه آنها را ناديده گرفت. امام اين عقبه را ديد و مقابله کرد. امام تا آخر با آمريکا و دستگاه سياسي و امنيتي آمريکا موضع داشت. متقابلا امام از فلسطين در طول ساليان دراز حمايت و دفاع کرد. از افغانستان دفاع کرد. آنروز که شوروري ها و ارد افغانستان شدند با اين که گرفتار دشمني آمريکا بوديم و دولتها معمولا در اين مواقع با طرف ديگر مي سازند، اما امام بزرگوار در همان حال در مقابل شوروي موضع قاطع گرفت که اين موضع را حتي برخي دولتهايي که گرايش غربي داشتند هم نگرفتند. امام بدون هيچ ملاحظه اي از ملت افغانستان و لبنان حمايت کرد. فلسطيني ها را با کمال صميميت مورد حمايت قرار داد. اين منطق امام است در مقابله با استکبار. با اين منطق امروز مي شود قضاياي دنيا را شناسايي کرد و موضع درست را فهميد.
امروز به همان اندازه که با رفتار وحشيانه و ظالمانه جريان داعش در عراق و سوريه مخالفيم، با همان اندازه با رفتار ظالمان پليس فدرال آمريکا در داخل کشورشان مخالفيم. اينها همه مثل هم هستند.
به همان اندازه با محاصره غزه که محاصره ظالمانه اي است مخالفيم. به همان اندازه با بمباران مردم مظلوم و بي پناه يمن مخالفيم. به همان اندازه با سخت گيري ها عليه مردم بحرين مخالفيم. به همان اندازه با حمله هواپيماهاي بدون سرنشين آمريکا به مردم در افغانستان و پاکستان مخالفيم. اين منطق امام است. هرجا ظلم هست دو طرف هست ظالم و مظلوم و ما طرفدار مظلوم و مخالف ظالم هستيم. اين موضع گيري را امام با صراحت انجام مي داد و جزو خطوط اصلي است. امروز هم مسئله فلسطين براي ما مسئله اصلي است. اين را همه بدانند. مسئله فلسطين از دستور کار نظام جمهوري اسلامي خارج نخواهد شد.
مسئله فلسطين عرصه يک مجاهدت لازم و واجب اسلامي است و هيچ حادثه اي ما را از مسئله فلسطين جدا نميکند. ممکن است کساني در صحنه فلسطين به وظايف خود عمل نکنند حسابشان جداست اما مردم و مجاهدانشان مورد حمايت ما هستند.

اصل ششم: اعتقاد به استقلال ملي و رد سلطه پذيري
برخي براي نفي استقلال کشور تئوري سازي مي‌کنند
يک خط اصلي ديگر، مسئله استقلال و نفي سلطه پذيري است. من سال گذشته در همين جلسه عرض کردم که استقلال يعني آزادي در مقياس يک ملت. ايني که بعضي در زبان يا شعار دنبال آزاديهاي فردي باشند اما عليه استقلال کشور حرف بزنند اين يک تناقض است. چطور ممکن است آزادي فردي اشخاص محترم باشد اما آزادي يک ملت، آزادي در مقياس يک کشور در مقابل تحريمهاي مخالفان و بيگانگان محترم نباشد. اين قابل فهم و قابل قبول نيست. متاسفانه هستند کساني که تئوري سازي مي کنند براي نفي استقلال کشور. استقلال را گاهي به انزوا معنا مي کنند و گاهي به اين عنوان که استقلال کشورها امروز يک ارزش به حساب نمي آيد قلم زني مي کنند و حرف مي زنند. اين يک غلط بزرگ و يک خطاي بسيار مهم و خطرناک است. امام معتقد به استقلال کشور و معتقد به رد سلطه کشور بود. دشمن ما در طول اين سالها بسياري از فعاليت هايي که عليه ملت و کشور ما کرده براي اين بوده که خدشه در استقلال به وجود بياورد. چه تحريم و چه تهديد اينها استقلال را هدف گرفته. بايد همه هشيار باشند. اين هم يکي از خطوط اصلي است. يکي ديگر از خطوط اصلي تفکر امام و راه امام و خط امام، که اين مطلب آخري است که عرض ميکنم مسئله وحدت ملي است.

اصل هفتم: وحدت ملي
تفرقه افکني يکي از سياست هاي قطعي دشمن بود
توجه به توطئه هاي تفرقه افکن. چه تفرقه بر اساس مذهب، شيعه و سني، و چه تفرقه بر اساس قوميت ها، فارس و عرب و ترک و کرد و لر و بلوچ و...، تفرقه افکني يکي از سياست هاي قطعي دشمن بود و امام بزرگوار ما از اول بر روي وحدت ملي و اتحاد آحاد ملت يک تکيه کم نظير داشت. اين خط را بايد دنبال کنيم. به گزارش تسنيم، امام خامنه‌اي ادامه داد: امروز شما مي بينيد در دنيا مسئله تفرقه دنياي اسلام يکي از سياست هاي اصلي استکبار است. آمريکاييهاي کارشان به آنجا رسيده که حالا ديگر اسم شيعه و سني مي آورند. از يکي حمايت ميکنند و به يکي حمله مي کنند. در حالي که جمهوري اسلامي ايران از اول نسبت به اين مسئله اختلاف مذهبي يک نگاه کاملا يکساني داشت. ما با برادران فلسطيني که سني هستند همانطور عمل کرديم که با برادران شيعه حزب الله.

تسنن آمريکايي و تشيع لندني هردو يکسان و برادران شيطانند
نگاه امام بزرگوار ما اين بود در داخل کشور، در دنياي اسلام، نگاه جمهوري اسلامي نگاه امت ساز است. امت اسلامي مورد نظر است. اين که نوکرهاي دست دوم آمريکا مي آيند و مسئله هلال شيعي را مطرح مي کنند، اين نشان دهنده سياست هاي تفرقه افکن است. اين که آمريکايي ها عليرغم تبليغات فراوان نسبت به همين گروه هاي تفرقه افکن تکفيري در عراق و سوريه مماشات مي کنند، احيانا در مواردي هم به آنها کمک مي کنند به صورت بي خبر و مخفيانه، عواملشان که به صورت صريح از آنها حمايت مي کنند، اين نشان دهنده آن است که نقش تفرقه افکني از سوي دشمنان اسلام و مسلمين و جمهوري اسلامي نقش بسيار برجسته اي است. به اين هم شيعه توجه کند و هم سني. بازي دشمن را نخورند. آن تسنني که آمريکا از آن حمايت کند و آن تشيعي که از مرکز لندن صادر شود به دنيا، اينها مثل هم هستند. هر دو برادران شيطان هستند و هر دو عوامل آمريکا و غرب و استکبار هستند.
همدلي و همزباني که ما امسال و اول سال بر آن تاکيد کرديم و مکرر بعد از آن تکرار کرديم، برهمين مبنا استوار است؛ در داخل کشور خواهران و برادران از اقوام مختلف، از مذاهب گوناگون در کنار هم يد واحده تشکيل دهند. همچناني که بحمدالله تا امروز بوده است. نگذارند دشمن نفوذ کند در قلمرو دنياي اسلام. برادران سني و شيعه در کنار هم بدانند که دشمني دارد اصل موجوديت اسلام را تهديد مي کند. اين يکي از خطوط اساسي است.

هر کسي هر حرفي که خودش مي پسندد به امام نسبت ندهد
من هفت مورد را از مباني و اصول امام عرض کردم. و مطمئنا اصول امام منحصر در اينها نيست. ديگران هم بگردند منتهي هر کسي هر حرفي که خودش مي پسندد به امام نسبت ندهد. آنچه به امام نسبت مي دهيم بايد در منابع مربوط به امام موجود باشد آنهم به شکل مکرر و مستمر. مانند همين موارد هفت گانه اي که گفتيم. اينها از اول بيانات امام تا آخر، همينطور که امام مراجعه ميکند در طول ساليان متمادي همه را انسان مي بيند. اينها مي شود اصول. ديگران هم بگردند و با همين مباني اصول را پيدا کنند. جاذبه و دافعه امام بر مبناي همين اصول بود. ما هم ميخواهيم بر مبناي همين اصول جاذبه و دافعه داشته باشيم. همه بدانند هدف دشمنان ما با ريخت و قيافه‌گيري‌هاي مختلفي که از خود نشان ميدهند گاهي اخم و گاهي لبخند و گاهي وعده و گاهي تهديد، هدفشان تسلط برکشور است. دشمن مي خواهد برگردد بر سلطه بي قيد و شرط بر کشور. چون اسلام با اين برگشت به شدت مخالف است و نيروي مقاوم در مقابل اين توطئه دشمن چون اسلام است، با اسلام مخالفند. مخالفت دشمن با اسلام به خاطر اين است که مي دانند معارف و احکام اسلامي در مقابل آنها سد مستحکمي درست کرده است. با ملت ما مخالفند چون ملت مثل کوهي در مقابل آنها ايستاده است. با هر کسي در ميان ملت که در مقابل دشمن ايستادگي بيشتري داشته باشد با او بيشتر مخالفند. با عناصر مومن بيشتر مخالفند. با سازمانها و نهادهاي انقلابي و عناصر حزب اللهي بيشتر مخالفند چون مي دانند اينها سدهاي محکم و مستحکم در برابر نفوذ دشمن هستند.

دشمن مي‌خواهد سلطه خود را به کشور برگرداند
دشمن دنبال سلطه گري است و همه تلاش دشمن براي اين است که جلوي حرکت اسلامي نظام جمهوري اسلامي را که مايه پيشرفت و ترقي و اوج اين ملت است را بگيرد. يک کهنه سياستمدار آمريکايي گفته بود که گروه هاي تروريست تکفيري براي ما غربي ها اهميتي ندارند. باشند عيب ندارد. آنچه براي ما مهم است ايران اسلامي است. چون ايران اسلامي در صدد ايجاد يک تمدن است البته او تعبير امپراتوري به کار برده که غلط کرده است. 
او ميگويد بايد ايران اسلامي را دشمن مهم خود بدانيم. اين حرف اهميت امت سازي را هم به ما نشان مي دهد.
اين عرايض ما به شما دوستان عزيز و افرادي که از شهرهاي دور تشريف آورديد به شما خسته نباشيد مي گوييم انشاءالله خداوند شما را محفوظ نگهدارد.
پروردگارا رحمت و برکت خود را بر روي اين ملت نازل فرما. رحمت و برکت خود را به روح اين مرد بزرگوار نازل بفرما. ما را پيروان صادق اين راه قرار بده و مرگ ما را به شهادت در اين راه قرار بده. قلب مقدس ولي عصر ارواحنا فداه را از ما راضي و خشنود بفرما. والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته.

 

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: جمعه 15 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ولادت با سعادت منجی عالم بشریت به تمام دوستدارانش مبارک باد 

آلبوم تصاویر حضرت مهدی(عج)

خدا خالق عشقه / محمد گل عشقه / علی مظهر عشقه / زهرا وجود عشقه

حسن نماد عشقه /  حسین سالار عشقه / عباس ساقی عشقه

زینب شاهدعشقه / سجاد راوی عشقه  / باقر کلام عشقه

صادق احیای عشقه /  کاظم صابرعشقه /  رضا ضامن عشقه

تقی جمال عشقه /  نقی پاکی عشقه / حسن بقای عشقه

مهدی قیام عشقه

اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفر

 
نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فرهنگ از متن قدیمی اوستایی و پهلوی فَرَهَنگ است . فَرَ به معنای پیش و هَنگ به معنای قصد و آهنگ است . هنجیدن و انجیدن به معنای بیرون کشیدن و بیرون آوردن : هنج و هنگ در دودهنگ یا دو دهنج به معنای دودکش است . واژه آهنگ به معنی قصد و اراده و عزم و همچنین موزونی در ساز و آواز است .فرهیختن و فرهختن و فرهنجیدن از همین ریشه است . به معنای آموختن ادب ، تربیت کردن.

 

فرهنگ چیست؟

کلمه فرهنگ در متون قدیمی پهلوی ، از جمله کارنامه اردشیر بابکان و دینکرت و غیره هم آمده است در فرهنگ رشیدی آمده است : ” فرهنج و فرهنگ ادب و اندازه و حد هر چیزی ، و ادب کننده و امر به ادب کردن بر این قیاس فرهنجیدن و فرهنجیده و فرهنجید .

در تاریخ بلعمی آمده است : ای آن که سیاوخش را تو کشتی ……… از مردن و قوت و فرهنگ او نترسیدی .

در قابوس نامه آمده است : بر مردم واجب است چه بزرگان و جه فروتنان ، هنر و فرهنگ آموختن . در تاریخ بیهقی آمده است : هر ولایتی را علمی خاص است ، رومیان را علم طب است ، هند را تنجیم و حساب و پارسیان را علوم نفس و فرهنگ .

در شاهنامه آمده است .

ز فرزانگان چون سخن بشنویم به رأی و به فرمانشان بگرویم

کزیشان همی دانش آموختیم به فرهنگ دل ها بر افروختیم

سعدی :

هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست پنجه با زورآوران انداختن فرهنگ نیست

مولوی :

دشمن عقل که دیده است کز آمیزش او همه عقل و همه علم و همه فرهنگ شدیم

 فرهنگ یاد گرفتنی است .

فرهنگ ناشی از عوامل زیست شناختی ، محیط زیستی ، روان شناختی و تاریخ وجود بشر است .

فرهنگ ساختاری است .

فرهنگ پویا ( و متحول ) است .

فرهنگ تغییر پذیر است .

فرهنگ شامل قواعدی است که تجزیه و تحلیل آن را به روشهای علمی ممکن می کند .

فرهنگ به جنبه های گوناگونی قابل تقسیم است .

فرهنگ وسیله ای است که فرد به کمک آن با محیط خود سازگار می شود و برای ابراز خلاقیت خود ابزاری بوجود می آورد .

فرهنگ در دوران اخیر

چند دهه است که واژه فرهنگ مجدداً وارد زبان فارسی شده است و در مقابل:

Culture و educationبکار گرفته شده است . جوامع غرب ، تمدن مدرن را با شوق کشف همه چیز بنیان نهادند . آنها محدوده طبیعت و کره زمین را برای شناسائی پدیده ها و جوامع گوناگون د رنور دیدند . واژه کولتور را که در اصل به معنی کشت و کار بود ، ابتدا در آلمانی به کار گرفتند ، تا آن که به علوم اجتماعی رسید . آشنایی ایرانیان با مفاهیم اساسی جامعه شناسی از جمله کولتور ، آنها را به واژه فرهنگ هدایت کرد . واژه فرهنگ در زبان فارسی قدمتی کهن و دیرینه دارد ، و نه تنها در اولین نثرهای فارسی دری ، که در زبان پهلوی هم بسیار دیده شده است . در زبان فارسی از مصدر فرهیختن ، کلمات بسیاری جدا شده است ، از جمله خود کلمه فرهنگ است . فرهیختن به معنای علم و ادب و هنر می باشد ، و اساساً در زبان پهلوی فرهنگستان به معنی محل آموزش ، یا آموزشگاه بوده است . واژه فرهنگ برای مدتی از یادها رفته بود تا آن که در سال ۱۳۱۴ با تأسیس فرهنگستان ایران ، و تبدیل وزارت معارف به وزارت فرهنگ مجدداً در سطح جامعه مطرح شد ، واژه فرهنگ در ایران در ابتدا در مقابل edcation ، آموزش و تربیت مطرح شد. فرهنگیان کسانی بودند که در کار آموزش و پرورش جامعه بودند ، تا آن که فرهنگ در مقابل Culture مطرح شد . و آموزش در مقابل education رفت .

 چند تعریف از فرهنگ

تایلور – فرهنگ یا تمدن ، کلیت در هم تافته ای است شامل دانش ، هنر ، دین ، قانون ، اخلاقیات ، آداب و رسوم و هر گونه توانایی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست می آورد .

دیکسون Dixon) ۱۹۲۹) :

الف) مجموعه تمامی کارکردها رسوم و باورها .

ب) مجموعه فرآورده ها و کارکردها ، نظام دینی و اجتماعی ، رسوم و باورهای یک قوم که بیشتر آنها را تمدن می نامیم .

بند یکت Benediet )۱۹۲۹ ): کلیت در هم تافته ای از تمام عاداتی که آدم چون عضوی از جامعه فرا می گیرند .

هیلر Hiller ) ۱۹۲۹) : باورها ، نظام های فکری ، فنون علمی ، راه و روشهای زندگی ، رسم ها و سنت ها و تمامی شیوه های کردار که جامعه بدان سازمان می بخشد ، فرهنگ نامیده می شود . بنابر این تعریف ، فرهنگ شامل تمامی کارکردهایی است که در جامعه از روابط میان آدم ها شکل می گیرد ، یا از یک گروه اجتماعی آموخته می شود ، ولی صورتهای خاصی از رفتار را در بر نمی گیرد ، که زاده سرشت ارثی اند .

مالینوفسکی Malinowski ) ۱۹۴۶) :

فرهنگ عبارت از کلیت یک پارچه ای شامل وسایل و کالاهای معرفی ، ویژگیهای اساسی گروههای اجتماعی گوناگون ، پیشه ها ، باورها ، رسم های بشری

کلاکن وکلی Kely – Kluckhohn ) ۱۹۴۶) : فرهنگ ، به معنای وصفی ، به معنی گنجینه انباشته از آفرینندگی بشر است ، کتابها نقاشی ها ، بناها و مانند آن ، نیز دانش هماهنگ کردن خود با محیط چه انسانی چه طبیعی ( همچنین ) زبان ، رسم ها ، نظام آداب ، فضیلت های اخلاقی ، دین و حکم شایست و ناشایست که با گذشت روزگاران پدید آمده است .

هرسکووتیس Herskovits ) ۱۹۴۸ ):

فرهنگ در اساس بنایی است که بیانگر تمامی باورها ، رفتارها ، ارزش ها و خواسته هایی که شیوه زندگی هر ملت را باز می نماید . سرانجام عبارت است از هر آنچه یک ملت دارد هر کاری که می کند و هر آنچه که می اندیشد .

تعاریف فرهنگ به مثابه میراث اجتماعی مشترک .

ساپیر Sapir ) ۱۹۲۱) : فرهنگ یعنی مجموعه هم بسته ای از کردارها و باورها که از راه جامعه به ارث رسیده و بافت زندگی ما رامی سازد .

فرهنگ آن چیزی است که از گذشته آدمیان بازمانده در اکنون ایشان عمل می کند و آینده شان را شکل می دهد

بوس Boas ) ۱۹۲۹) : فرهنگ را می توان شامل رفتارهای دانست که در میان گروهی از انسانها مشترک است . از نسلی به نسلی و از کشوری به کشوری راه یافتنی است .

مید Mead ) ۱۹۳۷) :

فرهنگ به معنای کلیت در هم تنیده ای که از رفتار ارتباطی که نژاد و بشر پرورانده است و نسل به نسل آموخته می شود . هیچ فرهنگی را به دقت نمی توان حد گذاری کرد . معنای آن می تواند ، شکل های رفتار قراردادی خاص یک جامعه ، یک گروه از جامعه ، یک حوزه یا دوره خاص باشد .

رادکلیف براون Radeliffe Brown ) ۱۹۴۹ ) : واقعیتی که من به آن نام فرهنگ می دهم ، فرایند ارتباط فرهنگی است ، یعنی فرآیندی که از راه آن در یک گروه یا طبقه اجتماعی معین ، زبان ، باورها ، پسندها ، دانش ، چیره دستی ها ، انواع عرفها دست به دست ، و از شخصی به شخصی از نسلی به نسلی داده می شود .

تعریف هنجاری از فرهنگ

اصطلاح کلی برای راه و رسم های همگانی و پذیرفته شده اندیشه و عمل فرهنگ می باشد این اصطلاح تمامی راه و روش های قومی را که مردم در زندگی گروهی پرورانده اند ، شامل می شود . افزون بر این فرهنگ از گذشته به ما می رسد .

ـ لینتون ۱۹۴۵: فرهنگ یک جامعه راه و رسم زندگی اعضاء آن است همچنین گمان ها و عاداتی است که می آموزند و در آنها با یکدیگر شریکند و از نسلی به نسلی منتقل می شود .

ـ کلاکن – ۱۹۵۱:یک فرهنگ اشاراتی است به راه و روش مشخص یک گروه از انسانها ، یا طرح کامل زندگی آنان .

ـ سوروکین Sorokin ۱۹۴۹:جنبه فرهنگی جهان سوپر ارگانیک شامل معناها ، ارزشها ، هنجارهاست که واکنش ها و روابط شان ، گروه ها همبسته و ناهمبسته ای است که در رفتارهای آشکار و دیگر امور آشکارگری در جهان فرهنگی اجتماعی پدیدار عینیت می یابد .

ـ فورد:فرهنگ عبارت از راه های ارتباطی برای حل مسائل است و ترکیبی است از پاسخ های پذیرفته شده ای که درست از کار در آمده اند . فرهنگ عبارت از راه حل های آموخته است .

ـ استیو وارد ۱۹۵۰: فرهنگ در کل به معنای شیوه های آموخته رفتار است که به صورت اجتماعی از نسلی به نسلی دیگر در درون جامعه ای خاص شکل می گیرد .

ـ یانگ ۱۹۳۴: صورت رفتار عادی مشترک در یک گروه یا جامعه فرهنگ است که از عوامل مادی و معنوی ساخته شده است .

اسکود – فرهنگ عبارت است از همه ایده های آفریده آدمیان که از طریق جامعه به ذهن فرد وارد شده و او از آن آگاه است .

ـ فورد ۱۹۴۲ – فرهنگ شامل همه شیوه های اندیشه و رفتار است ، که از طریق کنش و واکنش های ارتباطی و به شکل نمادین نه وراثتی است دست به دست به نسلهای بعدی می رسد .

ـ کلیفورد گیرتز ـ انسان موجودی است که در تورهایی از جنس معنا که خود می بافد گرفتار می شود . فرهنگ یکی از این تورهاست ، لذا نباید آن را به عنوان یک علم تجربی که به دنبال قوانین است تجزیه و تحلیل کرد ، بلکه باید به دنبال تبیین معنا و مفهوم آن بود .

ـ کلاک هون – فرهنگ برای جامعه همچون حافظه برای انسان است و فرهنگ بخشی از محیط است که توسط انسان ساخته می شود . فرهنگ مثل یک برنامه کامپیوتری است که رفتار آدمی را کنترل می کند .

فرهنگ نرم افزار ذهن است . فرهنگ اندیشه ها و الگوهای رفتاری انسان است که برای اعضای آن آشکارا معتبر است و نیازی به بحث و جدل ندارد . فرهنگ پدیده ای ذهنی است که در اذهان اعضای یک جامعه وجود دارد .

ویلیامز ۱۹۷۶ – فرهنگ فرآیند کلی رشد فکری ، معنوی و زیبایی شناختی است . همچنین شیوه بخصوص زندگی یک ملت دوران یا گروه شیوه ای که در روح مشترک جامعه جلوه گر است .

فرهنگ چیست ؟

انسان موجودی است که با تمام موجودات و حیوانات غیر هم نوع خود تفاوت های اساسی دارد ، از جمله تفاوتهای مهم انسان که در منابع و کتب علوم اجتماعی به آن اشاره شده است . گروه جویی و زیست اجتماعی ، سخن گفتن ، ابزار سازی ، اندیشمندی ، و هدف داری می باشد . انسان از ابتدای حضور خود در زمین نیازهایی داشته تا به کمک آنها ، تا ادامه حیات دهد . برای ادامه حیات کار کرده ، ابزار ساخته و با وسایل و امکانات مختلف اقدام به تولید کرده است ، تولید تلاش آدمی برای فراهم کردن و ساختن ، چیزهایی است که مورد دلخواه انسان است و در طبیعت و یا تولید نیازمند وسایل و ابزار است ، لذا انسان ابزار سازی را پیشه کرده است ، ابزار سازی و ایجاد امنیت ، لزوم همکاری با دیگر انسانها را مورد توجه قرار داد ، از این رو آدمی به جمع توجه می کند . در جهت ایجاد ارتباط با همنوعان سخن گفتن ضروری می شود و سخن گفتن ، علاوه بر ایجاد ارتباط به تقویت و انتقال تجربه افراد می انجامد . به این ترتیب هر گروه اجتماعی ، اقدام به ساختن ابزارها و تولید مشترک می کنند . تا به حیات مورد نظر و دلخواه خود ادامه دهند .

ساده ترین عنصر زندگی جمعی کنش اجتماعی است ، کنش اجتماعی مجموعه حرکات مشخصی است که یک فرد برای تحقق هدف نسبت به فرد دیگر نشان می دهد . کنش اجتماعی در برگیرنده برخوردهای اجتماعی است ، برخورد اجتماعی اولین اثری است که در قالب جسمی یا روحی توسط یک انسان بر انسان دیگر بوجود می آید . چنین کنشی کار تحریک صورت می گیرد . به دنبال هر تحریک انسان اول پاسخ یا واکنش انسان دوم بوجود می آید . چنین کنشی مداوم است ، لذا تحریک متقابل اجتماعی بوجود می آید ، که جریان دو سویه و مداومی است ، تحریک متقابل اجتماعی به ارتباط متقابل اجتماعی منجر می شود ، ارتباطی است که به شکل های مختلف مثل تقلید ، تلقین ، سخن گفتن و انتقال تجربه از انسانی به انسانی ، و از نسلی به نسلی بعد منتقل می شود ، و به تدریج نوعی هماهنگی در کنش های متقابل اجتماعی بوجود می آید . که سبب می شود ، آدمی از هنگام زادن ، از جامعه آموزش گرفته و متکی به آن گردد . و لذا خواسته یا ناخواسته به حفظ جامعه و استقرار نظم در آن کمک کند .

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: چهار شنبه 13 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 ذوب‌آهن با پیروزی قاطع 3 بر یک مقابل نفت جام‌حذفی فوتبال ایران را فتح کرد تا سومین نماینده فوتبال ایران در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا باشد.

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: دو شنبه 11 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

علوی در سخنرانی پیش از خطبه نماز جمعه:

وزیر اطلاعات با بیان اینکه اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان نقطه کور ندارد، گفت: هرگاه دشمن به سمت توطئه ای رفته؛ تحت اشراف نیروهای امنیتی ایران بوده است.

دستگیری تمامی تیم‌ های مرتبط با داعش توسط سربازان گمنام امام زمان ب
برخی اقدامات وزارت اطلاعات در یک سال گذشته که توسط سربازان گمنام امام زمان (ع) کشف و خنثی شده است از زبان وزیر اطلاعات عبارتند از ؛

 

1-در روز قدس سال گذشته توطئه عملیات انتحاری در راهپیمایی راهپیمایان روز قدس در شیراز و زاهدان کشف و نفرات آن دستگیر شدند و برخی از آنها نیز به هلاکت رسیدند.

2-در رسانه‌ها آمده بود که یک گروهک تروریستی در جنوب شرق کشور یک شمشیرباز بین‌المللی را برای اخاذی به گروگان گرفته بودند اما با برنامه‌های اطلاعاتی هوشمندانه سربازان گمنام امام زمان(عج) این گروه شناسایی و به زیر ضربه رفت و آن شمشیرباز بین‌المللی آزاد شد و در تخلیه اطلاعاتی مشخص شد که این گروهک تروریستی برنامه چندین عملیات انفجاری در مشهد مقدس را در برنامه خود داشت که تمام تجهیزات و وسایل بمب سازی آنها کشف و ضبط شد.

3-عبدالرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی، دامادش و تیمی که شهید ماموستا،‌شیخ‌الاسلام نماینده استان کردستان در مجلس خبرگان را به شهادت رسانده بودند با اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام شناسایی و منهدم شدند.

4-عناصر تکفیری که قصد مسموم کردن غذای یکی از هیأت‌های بزرگ تهران را داشتند شناسایی و زیر ضربه قرار گرفتند و از این رو امکان تحقق توطئه پیدا نکردند.

5- عناصر تکفیری و تروریستی که برنامه سرقت مسلحانه در تهران و انفجار بمب در حرم حضرت معصومه(س) در قم را داشتند شناسایی شده و زیر ضربه قرار گرفتند.

6-هسته‌ها و تیم‌های مرتبط با داعش یکی پس دیگری کشف و امکانات آنها ضبط و نفرات آنها زیر ضربه قرار گرفتند و می‌بینید که با تمام مساعدتی که از طرف سرویس‌های دشمن می‌شوند که یک گوشه‌ای از جمهوری اسلامی را به نا امنی بکشند موفق نشده‌اند و این یک امر تصادفی نیست.

7-خیراً شنیده شد که سردسته گروهک تروریستی انصارالفرقان به نام هشام عزیزی معروف به ابوحفص بلوچی که نفرات زیادی برای عملیات انتحاری آماده کرده بودند در جنوب شرق کشور زیر ضربه قرار گرفت و نفرات آنها در استان‌های مختلف شناسایی شدند و همه آنها زیر ضربه قرار گرفتند. 

 8-گروهک تروریستی که چندین معلم را در بلوچستان و چندین بسیجی را در 22 و 16 بهمن سال گذشته به شهادت رسانیده بود شناسایی و زیر ضربه قرار گرفت، همچنین 350 کیلوگرم مواد منفجره از آنها کشف و ضبط شد و امکان عملیاتی بمب‌گذاری نیز از آنها سلب شد.

9-وزیر اطلاعات با بیان اینکه تروریست‌هایی که با یک عملیات ناجوانمردانه چادر خدماتی نیروی انتظامی را در حمیدیه استان خوزستان هدف قرار داده بودند و سه تن از این عزیزان را به شهادت رسانده بودند و دو تن را نیز زخمی کردند در مدت کمتر از 10 روز شناسایی و دستگیر شدند، گفت: در حال حاضر آنها در اختیار قوه قضائیه قرار گرفته‌اند.

10- وزارت اطلاعات در آزادسازی چهار سرباز عزیزی که به گروگان گرفته شده بودند نقش اساسی را ایفاء کرد و در شناسایی پیکر شهید دانایی‌فر یکی از این سربازان و انتقال آن به کشور و تحویل به خانواده شهید اقدام اساسی را انجام داد. 

11- دیپلمات جمهوری اسلامی ایران در یمن که توسط تروریست‌ها به گروگان گرفته شده بود، به لطف پروردگار آزادسازی او که نیازمند عملیات پیچیده اطلاعاتی است با همت سربازان گمنام آزاد شد. از این رو اینها تنها گوشه‌ای از عملیاتی بود که توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) و همکاری دستگاه‌های نظامی و انتظامی انجام شده و وزارت اطلاعات را به مظهر القاء رعب در دل دشمنان تبدیل کرده است.   

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: جمعه 8 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ارتش یمن و کمیته‌های مردمی برای اولین بار از سامانه موشکی ساخت یمن پرده برداشته‌اند که در مدل‌های مختلف در بخش صنعت نظامی این کشور تولید شده است.

خبرگزاری فارس: موشک‌های جدید «نجم ثاقب 1و 2» یمن علیه عربستان وارد کارزار شد

شبکه خبری «المسیره» یمن، با انتشار تصاویر این سامانه موشکی گزارش داد که این سامانه در دفاع از یمن طی حمله نظامی ائتلاف کشورهای عربی به سرکردگی عربستان و همکاری ایالات متحده استفاده شده است.

بر اساس این خبر این سامانه موشکی «النجم الثاقب» نامیده شده که از قرآن برگرفته شده است و جایگاه‌های تک‌بخشی و سه بخشی ثابت و متحرک برای شلیک موشک‌های این سامانه در نظر گرفته شده است.

موشک‌های سامانه «نجم ثاقب 1» تا 45 کیلومتر بُرد دارد و دارای کلاهک انفجاری به وزن 50 کیلوگرم است که می‌تواند خسارت‌های فراوانی به هدف خود وارد کند.

موشک‌های سامانه «نجم ثاقب 2» تا 75 کیلومتر بُرد دارد و کلاهک انفجاری این موشک‌ها 75 کیلوگرم از مواد منفجره را با خود حمل می‌کند.

تصاویری که شبکه «المسیره»، از رونمایی این سامانه منتشر کرده نشان می‌دهد که موشک‌های سامانه نجم ثاقب 1 برخی مناطق نظامی مرزی عربستان در مرز منطقه جیزان را هدف قرار داده‌اند.

مناطق مهمی در جازان (جیزان) مورد هدف واقع شده‌اند از جمله العمود، جبل الدود، جبل الدخان، الرمیح، برج و مرکز امنیتی الردیف، اردوگاه نظامی قوزع، اردوگاه نظامی العین الحاره که یکی از مهمترین اردوگاه‌های نظامی عربستان در این منطقه به شمار می‌رود.

 

 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: چهار شنبه 6 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 در حالی که همه منتظر بودند با ساعت چهارده امروز، نتیجه مزایده چهارم دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اعلام شود، این جلسه لغو شد تا واگذاری این دو باشگاه در هاله‌ای از ابهام قرار بگیرد. هنوز دلیل مشخصی برای لغو این جلسه عنوان نشده است و گمانه‌زنی‌های فراوانی در این خصوص وجود دارد. 

سرانجام پس از سه مزایده ناموفق، چهارمین مزایده دو تیم استقلال و پرسپولیس که به نظر کامل و بی‌نقص می‌رسید، هر دو باشگاه مشتری داشتند و مشکلی هم در پرونده متقاضیان نبود. تنها و تنها مانده بود که سازمان خصوصی‌سازی امروز اعلام کند، ‌اهلیت برنده‌ها تأیید شده است یا خیر که دقایقی پیش اعلام شد، جلسه اعلام برنده لغو شده است.

البته سازمان خصوصی‌سازی هنوز دلیل مشخصی ‌برای لغو این جلسه اعلام نکرده، ولی طرح واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مخالفان بزرگی داشت که مهم‌ترینش مقداد نجف‌نژاد، رئیس هیأت مدیره استقلال و رئیس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی است که فردا می‌خواهد طرح دو فوریتی ممانعت از واگذاری دو باشگاه را در مجلس به رأی بگذارد. 

با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، وزارت ورزش از اواخر سال ۱۳۹۲ به صورت جدی پیگیر ماجرای واگذاری این دو باشگاه بود و پس از تلاش‌های فراوان، سرانجام مقدمات برگزاری مزایده این دو باشگاه در اوخر سال ۹۳ مهیا شد و برای اولین بار، مزایده رسمی این دو باشگاه برگزار شد؛ هرچند این دو باشگاه در مزایده اول و دوم هیچ خریداری نداشتند، در مزایده سوم برای پرسپولیس خریدارانی پیدا شد که مهم‌ترینش حسین هدایتی با پشت‌گرمی بخشی از پیشکسوتان پرسپولیس بود. با این حال و به ‌رغم اینکه رقم هدایتی، بالا‌تر از دیگر رقیبش یعنی بهنام پیشروی کیش بود، بدهی‌های بانکی مانع این شد که اهلیت او تأیید شود و کار به مزایده چهارم کشید. در این مزایده و در حالی که علاوه بر مشتریان قبلی، نمایندگان خودرو‌ساز‌ برای تصاحب دو باشگاه اعلام آمادگی کرده بودند، جلسه اعلام برنده لغو شد. 

برخی گمانه‌زنی‌ها حکایت از این دارد که کمیته سه نفره وزرای اقتصاد، ورزش و دادگستری هنوز وضعیت اهلیت چهار متقاضی خریدار استقلال و پرسپولیس را اعلام نکرده‌اند و برای همین هم جلسه اعلام برنده لغو شده است. برخی رسانه‌ها هم اعلام کرده‌اند، ‌شورای واگذاری به این جمع‌بندی رسیده‌اند که استقلال و پرسپولیس را برای سه سال اجاره بدهند. حتی بحث این واگذاری در جلسه هیأت دولت هم مطرح شده و نظر وزارت اقتصاد برای این واگذاری منفی بوده است. آن‌ها مدعی شده‌اند ‌هیچ یک از چهار گزینه مورد نظر، شرایط برای مالکیت سرخابی‌ها را ندارند. 

همه این‌ها در حالی است که روز گذشته، یک نماینده مجلس‌ اعلام کرده بود، مزایده چهارم غیرقانونی است و در صورت برگزاری هم لغو خواهد شد. نجف‌نژاد در این خصوص می‌گوید: «حتی اگر هر یک از دو باشگاه در مزایده برنده داشته باشند، در صورتی که نظر مجلس بابت نحوه واگذاری و ابهامات فراوانی که وجود دارد تأمین نشود، مجلس این مزایده را کنسل اعلام می‌کند، حتی اگر واگذاری هم صورت گرفته باشد‌».

وی همچنین در خصوص دلایل مخالفت خود با برگزاری مزایده هم می‌گوید: «باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس محبوب ملت هستند و هر یک ۲۰ میلیون طرفدار دارند؛ بنابراین، ما نمی‌توانیم آن‌ها را به شرکت‌هایی واگذار کنیم که قطعا باز هم برایشان مشکل به وجود می‌آید‌». 

پیش از این گمان می‌رفت، حرف‌های مقداد نجف‌نژاد نظر شخصی اوست و مجلس با توجه به مواضعی که پیش از این در خصوص فشار به وزیر ورزش برای واگذاری آورده بود نظر دیگری دارد. حتی چندی پیش حسن زمانی، رئیس کارگروه مجلس برای نظارت بر واگذاری باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس در مجلس شورای اسلامی از احتمال رأی نیاوردن این طرح سخن گفته ‌و اعلام کرده بود: «تا جایی که می‌دانم، انتقادی به نحوه واگذاری این دو باشگاه وجود ندارد، زیرا سازمان خصوصی سازی بر اساس مصوبه مجلس اقدام به این کار کرده و کارش درست در راستای نظر مجلس است.» زمانی حتی مدعی شده بود اکثریت مجلس موافق واگذاری استقلال و پرسپولیس هستند. اگر چنین است پس این ۱۳۵ امضا پای طرح دو فوریتی مقداد نجف‌نژاد چه می‌کند؟ نجف‌نژاد حتی مدعی شده بود، امکان افزایش امضا‌ها تا ۲۰۰ امضا را هم داشته، ولی به دلیل کمبود وقت، نتوانسته امضای سایر نمایندگان را پای طرح بیاورد. 

موضع‌گیری‌های نمایندگان مجلس که در بالا به آن اشاره شد، به خوبی روایتگر یک رویکرد متناقض در میان نمایندگان مجلس در این خصوص است. برای اینکه ابعاد این چرخش را بفهمیم، بد نیست نگاهی به تحولات یک ماه اخیر بیندازیم. در آخرین روز فروردین ماه امسال و بعد از جلسه هیأت مدیره استقلال، مقداد نجف‌نژاد، مدیرعامل استقلال ‌شد. وی که پیش از این انتخاب هم در مجلس حضور داشت و هم در هیأت مدیره استقلال و در جریان اتفاقات واگذاری دو تیم بود، کمی بعد از نشستن روی صندلی رئیس هیأت مدیره و با پیدا شدن مشتریانی برای دو تیم و جدی شدن واگذاری به یکباره از غیرقانونی بودن واگذاری این دو تیم خبر داد. همین اعلام موضع، این سؤال را برای ما ایجاد می‌کند که آقای نماینده چرا پیش از این به فکر این ماجرا نیفتاده بود و همین که خودش به صندلی ریاست رسید، این طرح نو را در‌انداخت. 

مقداد نجف‌نژاد دقایقی پیش و بعد از به هم خوردن اعلان نتیجه مزایده اعلام کرد، از این موضوع خوشحال است و واگذاری به صلاح دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نیست؛ موضعی که با تصمیم یک سال قبل مجلس، زمین تا آسمان تفاوت دارد. باید نشست و دید سرانجام تصمیم‌گیران و مسئولان این کشور ـ که تعدادشان هم در فقره استقلال و پرسپولیس کم نیست ـ‌ چه تصمیمی برای این دو تیم خواهند گرفت.
 

نویسنده: نردبان امید ׀ تاریخ: چهار شنبه 6 خرداد 1394برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 37 38 39 40 41 ... 60 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , me88.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com